سفارش تبلیغ
صبا ویژن

amin1986

گله ای نیست یکشنبه 87/2/22 ساعت 11:47 عصر

گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست

بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست

 گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

گفتی باید بروم حوصله ای نیست

 پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف

 رفتی تو و دیگر اثر از چلچله ای نیست

 گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت 

جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست

رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت

 بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست....

نوشته شده توسط: aminrezaei


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
26077


:: بازدیدهای امروز ::
9


:: بازدیدهای دیروز ::
7



:: درباره من ::

amin1986

aminrezaei
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد نوبت خاموشی من سهل و آسان می رسد من که می دانم که تا سرگرم بزم هستی ام مرگ من را گرچه بی رحمی و شتابان می رسد من که می دانم به دنیا اعتباری نیست نیست بین مرگ و زندگی قول وقراری نیست نیست من که می دانم اجل ناخوانده یا بی دادگر سرزده می آید و راه فراری نیست نیست پس چرا؟ پس چرا عاشق نباشم؟پس چرا؟

:: لینک به وبلاگ ::

amin1986


:: پیوندهای روزانه::

بهاره [36]
[آرشیو(1)]


:: آرشیو ::

شهریور 1387
مرداد 1387
اردیبهشت 1387



::( دوستان من لینک) ::

خاکستر
بهاره
با حال ترین و خفن ترین وبلاگ(دختر شیرازی

:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو